متن آلبوم جدید صادق به نام بال

متن کامل البوم جدید صادق به اسم بال

تکست کامل البوم بال از صادق

sadegh-baal

در ادامه می توانید تمام متن های البوم بال مشاهده کنید

متن آهنگ صادق پر

ورس اول
پرنده پر کشید از آشیونه با خداش
می گفت به گِل نشسته کشتیشون با ناخداش
می رفت یه جای دور به قلب شهر نور
یه جا که مردمش میدن بش آب و دون
پرنده خسته بود، جفت چشاشو بسته بود
درونش وصله بود، قلبشم شکسته بود
می ترسید از عکس توی آب
می لرزید هر لحظه توی خواب

ورس دوم
یه روزی بین راه تو جنگل سیاه
شدش اسیر دام به دست پادشاه
کردنش تو حبس با آب و دون مفت
بستنش به بست اون با خودش میگفت:
پرنده بپر این میله ها اسیرن
قفس که سهله مشتی! سنگ داغ سینه ت
خدات که پشتته پس خودخوریتو بس کن
گناهت اینه که نموندی لای هر قوم
شبیه باغی (آوا)
شبیه مردم
تکی و صد بعد ، همینی در کل

ورس سوم
پرنده کلافه بود لم می داد به خلاف نور
انگار که نداره جون غم می ریخت تو تمام اون
حسرت های پرواز تو مغزش گِز گِز کرد
آسمون در باز می گفتش: نصفش چند؟
جیغ زد داد کشید ناله کرد و آه کشید
انگار نه انگار، دنیا بود تو خواب سیر
همش تو لک بود،کی میاد این فردا
پراشو می کند کش نیاد این دردا
لب به لب بود از آدما سر میزد هی به آهنا
دلرو داد به شبا دعاش جدا شد از توقعاش
خدا پهلوش بود، نوازشش می کرد
فرشته مخلوق، عبادتش می کرد
خلاصه جون کند تا میله هارو پس زد
دوباره جون گرفت عین روز اول
ولی همیشه تیکه تلخ قصه آخره
پرنده عقاب شکار و کوه و دامنه

………..

متن آهنگ صادق جادو

ورس اول

اون شهره‌ی شهر بود
از قلب پدر بود
از مهر یه مادر
از سینه سپر بود
اون مرحم سر بود
از مسئله کم بود
اون نیمه‌ ی من بود
اون نیم ه ی من بود
اما نیمه‌ی دیگم
پر بود اَ دانش
این کویر روح من
سیر بود از بارش
از سایش فرسایش
گم شدن و خواهش
از تو عمق خودشم تو تر افتادش
رفت تو خودش ،می رفت (2)
خواب بود یا بی هوش
اون فقط می رفت
اون فقط میخواست
اون فقط می کند
از سیاهی تموم
تاریکیو پوچی
از دل نبودن و هیچی و خاموشی
یهویی پرده درید روشنی کوچیک
کل من،دستشو داد دست فراموشی

همخوان :
من و تو تنهاییم ،برقص با گرگا
من و تو تنهاییم ،ببخش از جرمات
من و تو تنهاییم برقص با خدات
من و تو تنهاییم برقص با گنات
من و تو تنهاییم برقص

ورس دوم

بم گفتن آزادی
بم گفتن با مایی
بم گفتن دانایی
بم گفتن آقایی
بم گفتن شیفتمن
بم گفتن پیشترم
اما من می رقصم این نذاشت بشکنم
فکر کنم فکرم داره جهانتو میگیره
فکر کنم اون لحظه کینه تو تو میمیره
شایدم اون روز جای خنجرت گل دادی
شایدم خنجرتو تو هر دومون هل دادی
من مه رو با تو میخوام،تو به من قول دادی
تو درخت سبز من،تو فقط پرباری
من تو این دخمه شادم،چون تو منو هل دادی/توش
………..

متن آهنگ صادق الف خ

ورس اول

من زاده ی اضطرابِ شرق
ساکن تویه اشتها ی غرب
محدود به یه انحصار و سبک
محکوم به یه اجتماع و نسل
عامل گردش اقتصاد و نفت
حاصل رویش انفجار و جنگ
بانی دسته به اقتضا و شرط
حامی ام به شرط اتصال چنگ
دیده ها درگیره استعمال و ترک
بزرگا در صف ابتذال و ننگ
استتار پشت ازدحام و فقر
انحراف رشد اعتدال و شهر
تخصص انتشار و نشر
تبحر انتقام شر
تفکر انقلاب و رنگ
همینم افتضاح خلق

ورس دوم

معیارام اعتماد و شک ، اعتقاد و مرگ ، اعتبار و شم ، افتخار و شرم ، ارتقا و سطح ، اکتساب و کسب ،
ابتکار و ارز ،
انسانم، افتضاح خلق
بشرم ، افتضاح خلق
آدمم ، افتضاح خلق
اشرفم ، افتضاح خلق

ورس سوم

من و تمامِ جاودانگیم از قدرتم تا سازماندهیم
من قایق نجاتم بیاین شماها بهم بادبان بدین
من دنیایی ساختم چون دنیا رو تو خودم جا دادم
من آدم و کشیدم اول و بعدشم بهش بال دادم
دونستن حکمِ من بود ، پذیرفتنم بهاش
من درخت همیشه سبزم ، از زمستون تا بهار
خلق آدما خالق خورن اختراعامو قاتل شدن
چه نطفه هایی که تو گندیدن ،وچ نطفه هایی که بالغ شدن
من و تمامِ درگیری هام ، هیتلر ها و فردینی هام..
احترام و سنگینی هام ، توی خنده هام معنی میداد..
یکی وایستاده پشتِ آینه، بود از جنس متضادت گفت مترادف رقیبت میشه، سرکش میشه از سوزه جاده
………..

متن آهنگ صادق جزیره

ورس اول

باز گرم شد خونِ من توى رگ
باز حل شد کُلِ من توى سم
باز تر شد توى هم غوطه ور
باز محو شد کلِ شهر توى من
قرارمون باشه جمعه شب رفیق
یه آرامشِ مطلق تو کلبه ى گلیم
یه حس مبهم درست میون داشتن که میگه میشه باشم میشه ام نباشم
فروشِ بى نهایت از تو گیشه هام
از کلیشه هام از صداى لرزِ ریشه هام
ترسِ بیشه زار
سَدِّ بی شکاف
فریاد و نعره اى که داشت سینه مى شکافت
این شروع بود ولى پایانى نداشت
بارونى نباش
زندگى همینه
با بیرون غریبه
نقاشِ عقیده
خوش اومدى بچه تو هم به جزیره

ورس دوم

بینِ تاریکا و روشناى مغز من یه خط هست
یه خطِ صاف درست از شعاع به مرکز
یه غیر ممکن از لحاظِ تمامِ هندسه ت
یه عدد که پشت پرده بود از بینِ صفر وصد
تمامِ این مختصات جزیره ى منه
عزیزم تنهاییام قبیله ى منه
بیا این نجومو از سرم بگیر
که یه نقطه از تو اون یه عالم
من دنیایى دیدم که قاعده نداشت
جبر و قانون و حادثه نداشت
گذشته نداشت
آینده نداشت
در لحظه بود همه حاصل تلاش
وقتى قانون بدرقم میکرد به سمت یه جاى دیگه از مغزم
باید فکرِ اینجاشو میکرد
وقتى دستاش تو دستم بود و نمیترسید از دوری مقصد
باید فکرِ اینجاشو میکرد
توقع بود بفهمى نه اینکه من بفهمونم
توقع بود بگردى نه اینکه من بگردونم
………..

متن آهنگ صادق رفیق با تشدید

ورس اول

کنار تخت یه قابِ عکسِ کهنه از قدیم
حصارِ شب بیرونِ این اتاق لعنتی
دوش به دوش اَ بچگی، پشت به پشت تو خستگی
تلخ و شیرین اشک و آه قد کشیدی تا به ماه
شدیم پر از غرور و تازه بودیم نیمه راه
میخواستی آبرورو تا نباشی گیرودار
تو مغزت خسته من پَرَم شکسته
اَه غبار این شهر رو هر دومون نشستش
پس پیچیدم دور ما ، کشیدم پشت پا
ما غرق قله ها ، اَ بین شعله ها
میدوییدیم سمت نور و میجوییدیم هرچی بود و
تا که دیدیم پشتمونو بینمون یه دره دورو
تو اونی که با دل میجنگید و من اونی که با دل میخندید و
ما یه چیزکه سفید تا تَش نیست و باز دوتایی رفیق با تشدید و خاص

ورس دوم

تن برهنه دم صبح ، میخزم به سمت مبل
سیگار که ته کشیده باس بگیرم بسته نو
منگ خواب ،گیجِ گیج، تحفه جات زیر میز
پشتمن هرطرف ، مشکلات برطرف
خلاصه که همه چی روبراهه شکر
همون که آرزوت بود ، بالاخره شد
دوس داری بشنوی تو اَ دهن من
چیزایی رو که واسه من همیشه اَن
اهل این شهربه من نه میخورن نه خوردن
حرف من بود که اینجا خالیارو پر کرد
کوچیکاِ دیروز که لاتای امروزن
و لاشیای نجیب که آروم و دلسوزن
داداشی من میگم مهم نی هرچی شه
تو گفتی چی دیدم ؟ من گفتم چی میشه
من دادم بت کلید تو گفتی قفل میخوام من گفتم باختی نیس
تو گفتی بردی باز

………..