روی اعصاب و خیالم عمریه میای و میری مثل خواب دم صبحی تو یه حس بی نظیری هیچکسی تو سرنوشتم نموند نشد نتونست گم نشد تو خواب چشمام منو از خودش ندونست من تا این لحظه کسی رو اینجوری بغل نکردم از حرارت نگاهت گر میگیره تن سردم قلب من می تپه بی تو ولی پرهامون شکستس تو همیشه جاری هستی پشت پلکایی که بستس وقتی رویای حضورت تو نگاهم خونه داره هوس یه لحظه با تو منو راحت نمیذاره
دیدگاهها